راستی میدونید فاصله ی بین انگشت هاتون واسه چیه ؟

واسه ی این که یه نفر دیگه با انگشت هاش این جای خالی رو پر کنه

پس به دنبال دستی باش که تا ابد بتونه دستات رو بگیره


چند حرف:

خود من این جمله ی جبران رو با تمام وجود حس کردم :

هر آنکه در نزد تو عزیرتر است بر پریشان کردن روزگار تو توانایی بیشتری دارد...

کسی که اعتماد نمیکنه خیانت کاره ! و کسی که اعتماد میکنه .... خیانت میبینه !

سختی هاست که تو را سخت می کند...

دریا دنیا را میبیند، خروش میکند، فریاد میکند، موج میزند، مرداب هم دنیا را میبیند، و سکوت میکند...

خطاست اگر بیندیشیم عشق حاصل مصاحبت دراز مدت و با هم بودن مجدانه است.عشق ثمره ی خویشاوندی روحی است و اگر این خویشاوندی در لحظه ای تحقق نیابد در طول سالیان و حتی نسل ها نیز تحقق نخواهد یافت.

it is wrong to think that love comes from long companionship and perserving courtship.love is the offspringof spritual affinity and unless that affinity is created in a moment ,it will not be created in years or even generations.

جبران خلیل جبران.


دوتا چیزه که حدو مرز نداره، یکی ابعاد کهکشان،
یکی هم حماقت انسانها.
من تو این موندم که کدوم یکی بزرگتره حالا.
(آلبرت انشتین)

راستی یه چیز هیچ وقت یادت نره ؛ اونم اینه که :
سر بلندی گر بخواهی با همه یکرنگ باش
فرش از صدرنگ بودن زیر پا افتاده است





در میان من و تو فاصله هاست ...

گاه می اندیشم ... می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری!...

تو توانایی بخشش داری .

دستهای تو توانایی آن را دارد ... که مرا زندگانی بخشد ...

چشم های تو به من می بخشد ... شور عشق و مستی ...

و تو چون مصرع شعری زیبا ... سطر بر جسته ای از زندگی من هستی...

دفتر عمر مرا ... با وجود تو شکوهی دیگر ... رونقی دیگر هست ...

می توانی تو به من ... زندگانی بخشی ... یا بگیری از من ... آنچه را می بخشی.

بی تو من چیستم ؟ ابر اندوه ... بی تو سرگردانتر از پژواکم در کوه ...

گرد بادم در دشت ...

برگ پاییزم در پنجه ی باد ...

بی تو سرگردان تر از نسیم سحرم ...

بی تو ... اشکم -

دردم -

آهم ... آشیان برده ز یاد ...

بی تو خاکستر سردم ... خاموش ...

نتپد دیگر در سینه ی من ، دل با شوق ...

نه مرا بر لب ، بانگ شادی ...

بی تو احساس من از زندگی بی بنیاد

کاستن

کاهیدن

کاهش جانم ... کم کم ...

چه کسی خواهد دید ، مُردنم را بی تو ؟

بی تو مُردم ... مُردم.

چه کسی باور کرد ... جنگل جان مرا

آتش عشق تو خاکستر کرد؟

 

نظرات 8 + ارسال نظر
مینا چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:01 ق.ظ

messe hamishe ghashango ba salighe neveshtiiiii.moafagh bashi yasi khanoom

مریم و سعید چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 09:53 ق.ظ http://saghf.blogsky.com

سلام عجب وبلاگ شیکبی!‌دمت گرم ایول بابا!

مهران ۱۳ چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 12:55 ب.ظ http://mehran13.blogsky.com/

سلام...ازت ممنونم که به وبلاگ من سر زدی...در هر صورت بازم به من سر بزن...با اجازت لینکه وبلاگتو تو وب خودم گذاشتم..دوست تنهاترینت مهران ۱۳

آرمین چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 06:11 ب.ظ http://www.arminfaheem.blogsky.com

‌دمت گرم
به وبلاگ من سر بزن



چهار شنبه 01 تیر 1384

فرزاد پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.farzaaad.blogfa.com

سلام شعر ها و عکس هایی که گذاشتی
بی نظیر
منم یه وبلاگ دارم سلیقه گرفت سر بزن
بای
seven

مهران ۱۳ جمعه 3 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 08:40 ق.ظ http://mehran13.blogsky.com/

دوباره سلام...دلم گرفته بود گفتم دوباره بیام به وبلاگت سر بزنم..اخه حرفای خوبی واسه گفتن داری..راستی چرا آپدیت نکردی...در هر صورت بازم خوب بود...دوست تنهاترینت مهران ۱۳

تامی شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 11:13 ق.ظ http://barname.blogsky.com

سلام وبلاگت خیلی قشنگه اگه خواستی با هم تبادل لینک کنیم
در ضمن نوشته هات هم خیلی زیباست

فرزاد شنبه 4 تیر‌ماه سال 1384 ساعت 04:38 ب.ظ http://farzaaad.blogfa.com

سلام
ممنون که به من سر زدی
بازم خواستی کار خیر کنی به ما سر بزن
بای
seven

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد