وقتی ذهن انسان مثل زلزله‌نگاری خطاناپذیر کوچکترین نامردی ها را ثبت می کند,

وقتی تمام رنج‌های دیروز , به تقویم امروز انسان سنجاق می شود‌...

وقتی قطرات ریز و تند باران مصائب نمی گذارد مناظر آن سوی پنجره‌ی فردا دیده شود ...

موافقت با روزگاری که سر ناسازگاری دارد , بهترین راه سرکوب آن است ...




سخن از مهر من و جور تو نیست
سخن از تو
متلاشی شدن دوستی است
و عبث بودن پندار سرورآور مهر
آشنایی با شور ؟
و جدایی با درد ؟
و نشستن در بهت فراموشی
یا غرق غرور ؟
سینه ام آینه ای ست
با غباری از غم
تو به لبخندی از این آینه بزدای غبار
آشیان تهی دست مرا
مرغ دستان تو پر می سازند
آه مگذار ، که دستان من آن
اعتمادی که به دستان تو دارد به فراموشیها بسپارد
آه مگذار که مرغان سپید دستت
دست پر مهر مرا سرد و تهی بگذارد
من چه می گویم ، آه
با تو اکنون چه فراموشیها
با من اکنون چه نشستها ، خاموشیهاست
من اگر برخیزم ...
تو اگر برخیزی...
همه برمی خیزند ...

 


می تونم بنشینم کناره پنجره دستهامو بذارم زیره چونم و به اسمون نگاه کنم. با چشمهام دنبال یه شهاب قشنگ و سفید بگردم و از ته دل ارزو کنم که این شهاب بلندترین شهاب دنیا باشه.بهترین چیزی که می تونه تو زندگیم برام اتفاق بیفته....
دلم می خواد وقتی داشت رد میشد پیشش ارزو کنم که باعث بشه همه اون ادمهایی که به سهم خودشون تو زندگیم هستند منو اون طوری که واقعا هستم بشناسند و ببینند و بفهمند. نه اونجوری که دلخواهه خودشونه. ارزو کنم که نذاره این ادمها رنگهای اصلی خودشونو تو تابلوی نقاشی زندگیم از دست بدند و بی رنگ و مات بشند.اروز کنم که حداقل یکی از این ادمها بتونه بفهمه چی هستم و چی می خوام و چرا گاهی اوقات تا این حد سمج و یکدنده و لجوج میشم. ارزو کنم که نگذاره بازیچه امیال و احساسات دیگرون بشم و نذاره که تنهاییام از اینیکه هست عمیق و عمیقتر شه. ارزو کنم که بگذاره اون گمشده همیشگیمو پیدا کنم و بتونم جوری براش بمونم که دیگه نخوات گم بشه. ارزو کنم که هیچوقت نگذاره اسیر حرفهای پوچ و تو خالی بشم . ارزو کنم که بگذاره ادمها رو اونجوری که هستند بشناسم و تحملی بهم بده تا بتونم با برخوردها و عکس العملهاشون کنار بیام. ارزو کنم که باعث بشه تا دیگرون بتونند جنس حرفها و صحبتهامو همونطوری لمس کنند که منظورم بوده. ارزو کنم که نگذاره هیچوقت پشت خودمو خالی ببینم و فکر کنم که تو این دنیای وحشی فقط باید برای خودم و ارزو هام زندگیم کنم. ارزو کنم که بذاره بعضی از روزهای زندگیم فقط خواب و رویا بمونند و هیچوقت به حقیقت نرسند. ارزو کنم که نذاره هیچوقت هیچ کس نسبت بهم احساس وابستگی بکنه. نگذاره هیچوقت کسی منو برای سنجیدن ارزشهای خودش به بازی بگیره.  نگذاره وقتی من سعی می کنم خوب باشم دنیا سعی کنه
به همون اندازه بد و پر از بی عدالتی بشه. نگذاره ... نگذاره .... نگذاره....



بهار را دوست داری

من پاییز را

اگر تو چند گام به جلو بیایی

و من..

چند گام به عقب ..

در تابستان گرم و بلند به هم می رسیم..



بهترین الگو:

کودک چهار خصوصیت دارد که هرگز نباید فراموش کنیم:

1.همیشه بی‌دلیل شاد است.

2.همیشه سرش به کاری مشغول است.

3.وقتی چیزی را میخواهد،تا آن را نگیرد،از عزم و اصرارش کم نمیشود.

4.سرانجام،میتواند خیلی راحت گریه کند.

(پائولو کوئلیو)




تو می‌روی

و من فقط نگاهت می‌کنم        

تعجب نکن که چرا گریه نمی‌کنم

بی تو، یک عمر فرصت برای گریستن دارم

اما برای تماشای تو، همین یک لحظه باقی است

و شاید همین یک لحظه اجازه زیستن در چشمان تو را داشته باشم...